مدح و مرثیۀ حضرت ام البنین سلاماللهعلیها
ای هـمه عـالـم فـدای نـام تو اُمُّ البـنـین جـمـله صیـادان اسـیـر دام تو اُمُّ البنین هر چه دریا بود شد شرمنده از احسان تو قطره آبی خوش ندیده کام تو اُمُّ البنین دامنت اسلام پرور دست تو مردآفرین ماتم از مردی و این اسلام تو اُمُّ البنین صبر در لب تشنگی آموختی عباس را خـلق عـالم تـشـنهکامِ جـام تو اُمُّ البنین گر تویی نا مادری الگوی هر چه مادری رحمت حق بر تو و بر مام تو اُمُّ البنین همدمِ کـنعـانیان و هـمنـفـس با حیدری یـوسف زهـرا بود هـمگام تو اُمُّ البنین خویش تو آل نـبی و خاندانت حـیدری خویش و قـومم خادم اقوام تو اُمُّ البنین روز گریان یتـیمان شام گـریان حبیب خونفشان شد دل ز روز و شام تو اُمُّ البنین |